دانلود فیلم با لینک مستقیم

دانلود فیلم با لینک مستقیم

دانلود فیلم با لینک مستقیم

دانلود فیلم با لینک مستقیم

فیلم گرگ ۱۹۹۴ اثر کیست؟

گرگ (Wolf) فیلمی محصول سال ۱۹۹۴ به کارگردانی مایک نیکولز است. در این فیلم جک نیکلسون، میشل فایفر، جیمز اسپیدر، ریچارد جنکینز، کریستوفر پلامر بازی کردند.

خلاصه داستان
ویل راندل(جک نیکلسون) در راه بازگشت به خانه توسط یک گرگ گاز گرفته می‌شود او مدیر یک انتشارات است و هم‌زمان در چند روزبعد توسط رئیس جدید ریموند آلدن (کریستوفر پلامر) از شغل خود برکنار می‌شود و استوارت سوینتون (جیمز اسپیدر) جایگزین او می‌شود کم‌کم ویژگی‌ها و خصوصیات ویل دچار تغییر می‌شود و بیشتر به یک گرگ شبیه می‌شود.

او هم‌زمان متوجه می‌شود که زنش به او خیانت کرده وبا استوارت سوینتون رابطه دارد او حالا سعی دارد تا با کمک لورا آلدن (میشل فایفر) که دختر رئیس اوست خود را به خصوصیات جدیدش وفق دهد اما در خانه لورا وقتی ماه کامل می‌شود و به یک گرگ تبدیل می‌شود و وقتی صبح از خواب بلند می‌شود خود را با دستان و صورت خون آلود می‌بیند و بلافاصله محل را ترک می‌کند.

او سپس به ملاقات کسی می‌رود که تخصص او کسانی است که دچار حالت‌هایی مانند او شدند و گرگینه می‌باشند و او راهنمایی‌هایی به او می‌کند او به هتل باز می‌گردد و شب دوباره وقتی ماه کامل شد به یک گرگ تبدیل شده و به باغ وحش می‌رود و در آنجا با چند دزد درگیر می‌شود او صبح از خواب بیدار می‌شود درحالی که چیزی از شب گذشته به یاد ندارد.

او روز بعد موفق می‌شود کار خود را از آلدن پس بگیرد و این به لطف تهدید ترک مؤسسه توسط جمعی از نویسندگان بوده‌است سپس او چند انگشت قطع شده در جیب خود پیدا می‌کند و وحشت زده می‌شود. او هنگامی که به هتل بر می‌گردد با همسرش که حالا جدا از هم زندگی می‌کنند روبه رو می‌شود و ویل از همسرش می‌خواهد تا از او دوری کند زیرا برای او خطرناک است.

او سپس به اتاق خود در طبقه بالا می‌رود و با لورا آلدن مواجه می‌شود و شب را در کنار او می‌گذراند. روزبعد یک کارآگاه به اتاق او درهتل مراجعه می‌کند و از مرگ وحشتناک شارلوت (همسر ویل) به او خبر می‌دهد و از او سوالاتی می‌کند. سپس لورا متوجه شواهدی می‌شود که او را مطمئن می‌کند قتل کار ویل بوده‌است ازجمله کفش‌های گل آلود ویل و همین طور این نکته که DNA جسد با DNA یک سگ یا گرگسان مخلوط شده‌است بنابراین ویل را به صورت داوطلبانه به اصطبل می‌برد و زنجیر می‌کند. اما وقتی لورا به اداره پلیس مراجعه می‌کند با استوارت مواجه می‌شود که چشمانش حالت عجیبی پیدا کرده و رفتارش شبیه یک گرگ شده‌استورات قبل توسط ویل گاز گرفته شده بود. پس متوجه بیگناهی ویل می‌شود و تصمیم می‌گیرد تا او را از کشور خارج کند و به سرعت اداره پلیس را ترک می‌کند.

استوارت لورا را تعقیب می‌کند و به منزل پدر او می‌رود و دو نگهبان را می‌کشد. استوارت سعی می‌کند تا به لورا حمله کند اما با کامل شدن ماه ویل گردنبند خود را که مانعش می‌باشد را پاره می‌کند و با استوارت درگیر می‌شود. در نهایت استوارت سعی می‌کند ویل را بکشد اما لورا او را با اسلحه یکی از نگهبانان می‌کشد و ویل را که حالا کاملاً شبیه گرگ شده را نجات می‌دهد. سپس ویل به جنگل می‌گریزد. بعد از آن پلیس به محل مراجعه می‌کند و از لورا سوالاتی می‌کند اما لورا می‌گوید وقتی صداها را شنیده از ترس به محل مراجعه نکرده و در صحنه پایانی چشمان لورا شبیه گرگ شده‌است و او هم در حال تبدیل به یک گرگینه است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.